مروری بر روند تحول موسیقی پاپ جهانی در ایران

موسیقی عامه‌پسند یا پاپ، یکی از وجوه غالب و رایج در موسیقی همه ملت‌ها بوده که با شکل و روش بیانی گویا و سرشار از مولفه‌های زیبایی‌شناختی، احساسات و عواطف مردم را بازتاب می‌دهد. این موسیقی، که ریشه‌ای کهن‌تر از شعر فارسی در ایران دارد، از لابلای مراسم غم و شادی و فراز و نشیب‌های اجتماعی شکل گرفته و وجه مردمی آن، ماندگاری و گسترش جهانی یافته است.

۱۵ مهر ۱۴۰۴

 پل مک‌کارتنی در خانه ویگن قلیان می‌کشد

پل مک‌کارتنی در خانه ویگن قلیان می‌کشد

مقدمه

موسیقی پاپ (عامه پسند) به عنوان یک شکل غالب و جهانی، بیانگر احساسات، عواطف، شادی‌ها، رنج‌ها، حماسه‌ها و آرزوهای مردم است. از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، گسترش این موسیقی در بین اقشار مختلف، مشابه خواسته‌های فطری و بدیهی است و بقای آن می‌تواند قرن‌ها عبور کند و حتی به عنوان تنها یادگار جوامع و تمدن‌های فراموش شده باقی بماند.

موسیقی ایرانی، که ریشه‌ای کهن‌تر از شعر فارسی دارد، از این قاعده مستثنی نیست. این موسیقی بیش از آنکه وسیله‌ای برای خوشگذرانی حاکمان و طبقات ممتاز باشد، بیانگر ابعاد مختلف زندگی فردی، اجتماعی و ملی مردم است و وجه مردمی و عامه‌پسند آن به قدمت خود موسیقی ایرانی می‌باشد. این موسیقی در بستر مراسم مختلف غم، شادی، کار، تلاش، پیروزی و شکست تکامل یافته است.

با این حال، موسیقی عامه‌پسند گذشته ایران، همانند تاریخ اجتماعی این کشور، تحت الشعاع تاریخ سیاسی و جنگ‌های حکومتی قرار گرفته و کمتر مورد توجه و تحقیق دقیق واقع شده است. گزارش‌های موجود از تاریخ اجتماعی و موسیقی در دو سه قرن اخیر، که عمدتاً توسط مستشرقان و جهانگردان خارجی نوشته شده، پر از نقص و تعصب است.

تاثیر اولیه غرب بر موسیقی ایرانی

تأثیرپذیری موسیقی ایرانی از فرهنگ غرب، تاریخی مشابه "غرب‌زدگی" در دیگر جنبه‌های فرهنگ ملی دارد. شواهد اولیه این تأثیرپذیری در ضبط‌های دوره قاجار دیده می‌شود، از جمله:

  • قطعۀ "پتی ژولی" (۱۲۸۴ شمسی)
  • قطعۀ "ماچیش" (۱۲۸۸ شمسی/۱۹۰۹ میلادی) که بر روی صفحۀ گرامافون ضبط شد.

تحولات بزرگ جهانی مانند دو جنگ جهانی، الگوهای فرهنگی و اجتماعی کشورهای شکست‌خورده را ویران کرد و باعث شد فرم‌های موسیقیی مانند جاز (Jazz) و بلوز (Blues) در دهۀ ۱۹۲۰ میلادی به فرم‌های مسلط جهانی تبدیل شوند.

 پیانو نوازی نوه دختری ناصرالدین‌شاه

پیانو نوازی نوه دختری ناصرالدین‌شاه

گسترش فرم‌های پاپ پس از ۱۳۰۵ شمسی

نمونه‌های دیگری از نفوذ فرم‌های غربی شامل قطعه‌هایی مانند والس اصفهان با نام "هدیه خاک" از بدیع‌زاده و تصنیف‌های دوصدایی مانند "راز عشق" با صدای بدیع‌زاده و نیراعظم رومی و همراهی ارکستر مرتضی‌خان محجوبی در سال ۱۳۱۲ بودند.

تأثیر ساختار گروه‌های چهارنفره (Quartet) و ششنفره (Sextet) موسیقی جاز از دهه ۱۹۲۰ میلادی، در آثار ضبط‌شده از سال ۱۳۰۷ به بعد کاملاً مشهود بود. این تاثیر در ارکسترهایی مانند ارکستر چهارنفره حسین استوار، ارکستر مصطفی نوریانی و پرویز ایران‌پور، و ارکسترهای ششنفره مشیرهمایون و موسی معروفی در آثار سال ۱۳۱۲ دیده می‌شد.

حضور چهره‌ی برجسته‌ای مانند ابوالحسن صبا و ضبط صفحه‌هایی مانند "دانش کمیک فاکسترات آش رشته" و "گلبندک" با صدای روح‌افزا و فرح‌انگیز خانم در سال ۱۳۱۲، راه را برای فعالیت بیشتر هنرمندانی مانند سید جواد بدیع‌زاده باز کرد. همکاری بدیع‌زاده با اسماعیل مهرتاش سبب تحولی در این مسیر شد.

در نهایت، با تلفیق موسیقی ایرانی و فرم‌های فرنگی و استفاده از اشعار کمیک یا عامیانه، نسل تازه‌ای از موسیقی عامه‌پسند متولد شد. قطعاتی مانند "ماشین مشتی ممدلی"، "زالزالک"، "یکی یه پول خروس" و "(کلفت) آلاگارسون" که در سال‌های ۱۳۱۴ در سوریه و ۱۳۱۶ در برلین ضبط شدند، نمونه‌های برجسته‌ای از این نسل جدید بودند.

 ادیب خوانساری، مرتضی محجوبی و مرضیه در رادیو میدان ارگ استودیو، تهران.

ادیب خوانساری، مرتضی محجوبی و مرضیه در رادیو میدان ارگ استودیو، تهران.

سبک‌های موسیقی عامه‌پسند پس از ۱۳۲۰ شمسی

اگر چه همواره تصنیف و ضربی خوانی مورد توجه و علاقه توده مردم بوده؛ ژوکوفسکی نیز نمونه های بسیاري از آنها را از اواخر قرن نوزدهم در شیراز، اصفهان و طهران که در بین مردم به گستردگی رایج بوده، جمع آوري و گزارش کرده است و محبوبیت هنرمندانی چون قمرالملوك وزیری و ملوك ضرابی نیز مرهون تصانیف و قطعات ضربی سنتی آنها بوده، اما این سیاق تازه در موسیقی عامه پسند نیز با استقبال گسترده مردم روبرو می شود.

تاسیس رادیو، تاثیر فیلم‌های عربی و هندی، پیوند بازیگری و موسیقی در جامعه باربد، و آموزش در هنرستان‌ها، جریان‌های متمایزی ایجاد کرد.

ضمن آنکه آموزش آکادمیک در عرصه های موسیقی و بازیگری و موسساتی چون مدرسه عالی موسیقی و تغییرات بعدی آن به مدرسه عالی موسیقار، هنرستان عالی موسیقی و تاسیس هنرستان هنرپیشگی، زمینه را براي تربیت نیروي انسانی لازم فراهم می ساخت؛ که اغلب افراد یادشده، فارغ التحصیلان این مراکز بودند.

پیش‌پرده‌خوانی

این سبک از تئاتر متاثر از فضاي تئاتر و به منظور سرگرم کردن تماشاگران و پرکردن زمان خالی تغییر دکوراسیون در بین دو پرده تئاتر شکل گرفت (از ۱۳۱۵ شمسی). توسط نسل جوانی مانند تفکری، پرویز خطیبی (نمونه‌های سیاسی-انتقادی از توفیق)، کریم فکور، مجید محسنی، حمید قنبری، ابوالقاسم جنتی عطایی، جمشید شیبانی، عبدالعلی همایون و مرتضی احمدی.

پیش پرده ها عموما قطعاتی ریتمیک با اشعاري فکاهی-انتقادي بودند که بعضا بر روی تصانیف معروف و شناخته شده در بین مردم، اجرا میشدند. از ۱۳۲۶ شمسی، صفحاتی مانند "زن مدپرسست" و "بام بلند" (محسنی)، "ربابه" و "یلاق خانمه‌ها" (قنبری)، "حمام رفتن خانمه‌ها" و "مادر زن" (خطیبی) ضبط شد.

از سوي دیگر اشعار پیش پرده ها توسط تماشاخانه ها به صورت مستقل چاپ و توزیع می شده که میتواند گویای رابطه فضاي سیاسی ایران در سالهای پس از 1320شمسی و در هنگام حضور متفقین در ایران و تا سال 1332 شمسی، با لحن اجتماعی انتقادي پیش پرده ها و تصنیفها باشد و تفاوت فاحش مضامین سیاسی آنها را با سالهاي پس از کودتاي 1332 نمایش دهد به ویژه آنکه برخی از چهره هاي موثر در این عرصه چون پرویز خطیبی متهم به گرایشهاي خاص سیاسی و تمایل به حزب توده بودند که براي ادامه فعالیت هنري، ناگزیر از اقداماتی بودند که به رفع این اتهام منجر شود.

 راست به چپ جمشید شیبانی، پرویز خطیبی، حمید قنبری، نامعلوم

راست به چپ جمشید شیبانی، پرویز خطیبی، حمید قنبری، نامعلوم

بیات تهران یا غزل کوچه‌باغی

جریان دوم با ضبط قطعه "بیات طهران- نفرین عاشق" توسط بدیع‌زاده در سال ۱۳۱۸ شمسی در سوریه بر روی صفحه گرام «سودوا» آغاز شد. این جریان با اجرای آثاری در قالب غزل‌خوانی و با محتوای دعا یا نفرین عاشق خطاب به معشوق، توسط هنرمندانی چون مرتضی احمدی، عبدالعلی همایون و دلکش در دهه‌های ۲۰ و ۳۰ شمسی ادامه یافت.

در دهه ۴۰ شمسی، آثار بیشتری در همین فرم توسط افرادی چون مسعودی، پروین، جبلی و حتی گوگوش بر روی صفحات ۴۵ دور ضبط شد. این جریان با آثار ایرج به کمال و اوج تنوع خود رسید. از جمله غزل‌های شاخص او می‌توان به "غزل بنا"، "

از ترانه‌های فیلم تا موسیقی کوچه‌بازاری

یکی از امواج عمده‌ی تأثیرگذار بر موسیقی رایج ایران در دهه‌ی ۳۰ شمسی، سینمای ایران و فیلم‌های فارسی آن دوران بود. بخش بزرگی از زمان فیلم‌ها با اجرای ساز و آواز چهره‌های محبوبی مانند دلکش، پروانه، بهرام سیر، منوچهر شفیعی، مهوش، شهین و آفت پر می‌شد که در سبک‌های گوناگونی از پاپ تا موسیقی کافه‌ای فعالیت می‌کردند.

این پدیده به شدت متأثر از دو منبع خارجی بود:

  • فیلم‌های عربی: که موفقیت آنها مرهون آثار آوازی خوانندگانی مانند محمد عبدالوهاب، ام کلثوم، فرید الاطرش و اسمهان بود.
  • فیلم‌های هندی: که محبوبیتشان به دلیل ترانه‌های خوانندگانی چون لاتا مانگشکار، نورجهان و محمد رفیع بود.

علاوه بر این تأثیرات خارجی، این جریان را می‌توان ادامه‌ی طبیعی سنت پیش‌پرده خوانی در عرصه سینما دانست.

شاخه‌ای از این جریان که عمدتاً تحت تأثیر ملودی‌های عربی قرار داشت، توسط آهنگسازان معروفی مانند عباس شاپوری، ابراهیم سلمکی، حسن‌زاده، گودرزی و پورهاشمی حمایت می‌شد و با خوانندگانی مانند قاسم جبلی به موفقیت رسید. ترانه‌های شاخصی مانند "شانه" (با اجرای جبلی و بعدها پوران) و "دنیا" (با صدای جبلی) در این دسته قرار می‌گیرند.

این جریان در نهایت به شکل‌گیری سبک‌هایی انجامید که یکی از مهم‌ترین و عامه‌پسندترین آنها به موسیقی "کوچه بازاری" معروف شد. صفحات ۴۵ دور خوانندگانی چون داود مقامی، حسین موفق، عهدیه، روح‌پرور، آغاسی، سوسن و عباس قادری با استقبال گسترده‌ی مردمی روبرو شدند.

کاباره افق طلایی سال 1355 خورشیدی

کاباره افق طلایی سال 1355 خورشیدی

پاپ غربی

جریان سوم، برخلاف دو جریان پیشین که مخاطب توده‌ی مردم بودند، عمدتاً جوانان مدرن‌تر، درس‌خوانده و دانشگاهی را هدف قرار می‌داد. این جریان، تکرار الگوها و فرم‌های جهانی‌شده از دهه‌ی ۱۹۴۰ میلادی مانند رومبا، والس، تانگو و فاکستروت بود.

سردمداران این جریان در ایران، نعمت‌الله و فتح‌الله مین‌باشیان بودند که در سال ۱۳۲۵ با ضبط بیست قطعه در بمبئی با لیبل «دلبر»، این مسیر را گشودند. در سال بعد، صفحه‌هایی با لیبل «طهران» و با تاثیر احتمالی پرویز محمود در هند تولید شدند که اشعارشان شباهت به آثار پرویز خطیبی داشت.

در کنار ارکسترهای سنتی، گروه‌هایی با گرایش بین‌المللی شکل گرفتند:

  • ارکستر جولی بویز (Jolly Boys Orchestra): برای کمپانی کلمبیا موسیقی پاپ تولید می‌کرد و با خوانندگانی مانند حمید قنبری، سونیا وارطانیان و استن اسپربر همکاری داشت.
  • سلفوراندي تریو (Selfurandi Trio): ماموریت مشابهی برای لیبل ادئون در تهران داشت و قطعات پاپ ضبط می‌کرد.

آثاری که توسط این گروه‌ها به فارسی اما اکثرا با لهجه‌ی ارمنی یا فرنگی اجرا می‌شدند، با استقبال عمومی روبرو نمی‌شدند و به سرعت از فهرست‌ها حذف می‌گردیدند. این مشکل پیشتر برای پری آقابابف در مدرسه عالی موسیقی نیز وجود داشت که با کشف روح‌انگیز توسط حسین سنجری برطرف شد.

چهره‌های شاخص ایرانی:

  • بهرام سیر: از مهم‌ترین چهره‌هایی بود که در اواخر دهه ۲۰ نمونه‌هایی از موسیقی پاپ غربی را در تهران ضبط کرد.
  • جمشید شیبانی: در آمریکا اقدام به ضبط صفحه‌هایی با فرم‌های پاپ جهانی کرد و از همکاری ترانه‌سرایان و آهنگسازان نام‌آشنا بهره برد.

نقش رادیو و تحول نهایی:

رادیو با پخش موسیقی «فرنگی» نقش کلیدی در تعمیم و ترویج این سبک—که در آن زمان عموماً «موسیقی جاز» خوانده می‌شد—ایفا کرد. در نیمه‌ی دوم دهه ۳۰، رادیو مسابقاتی برای انتخاب خوانندگان پاپ (جاز) برگزار کرد که منوچهر سخایی اولین برگزیده‌ی آن بود. اولین نسل از صفحات وینیل ۴۵ دور تولیدشده در ایران در سال ۱۳۳۷، حاوی آثار هنرمندانی چون سخایی، عباس مهرپویا، محمد نوری و ویگن بود. این جریان در دهه ۴۰ با هنرمندان دیگری مانند گوگوش، ابی، داريوش، فرهاد و فریدون فروغی توسعه یافت و اگرچه در نقاطی با جریان «بیت ایرانی» تلاقی می‌کرد، اما عموماً به عنوان دو جریان متمایز قابل شناسایی بودند.

 ویگن و گروهش

ویگن و گروهش

گروه‌های بیت ایرانی دهه ۴۰ شمسی

گروه‌های بیت ایرانی همزمان با محبوبیت گروه‌های بیت اروپایی، به ویژه بیتلز، در اواخر نیمه اول دهه ۴۰ شکل گرفتند و تا اوایل نیمه اول دهه ۵۰ ادامه یافتند. این گروه‌ها از طریق صفحات ۴۵ دور شناخته شدند و فعالیت حرفه‌ای‌شان از کافه‌ها و کلوپ‌ها آغاز گردید. عمر بسیاری کوتاه بود، اما گلدن رینگ با حدود ۱۰ صفحه بیشترین فعالیت را در میان این گروه ها داشت. اقلیت‌های ارمنی و آشوری نیز نقش بسیاری در پیدایش اپرت، اپرا و پاپ داشتند. این گروه‌ها علاوه بر کاور قطعات فرنگی و ملودی‌های شش و هشت ایرانی، نغمه‌های محلی (مانند "فاطمه سلطان") اجرا می‌کردند.

ساختار آنها در دو قالب خلاصه می شد :

دسته اول: ارکسترهای کوچک

این دسته ادامه‌دهنده نسل اول پیشگامان موسیقی پاپ جهانی در ایران بودند و معمولاً یا توسط یک خواننده یا آهنگساز صاحب‌سبک (مانند ویگن و هویک) ایجاد می‌شدند، یا ماهیتی آماتور و صنفی داشتند. تمرکز اصلی در این گروه‌ها بر اجرای فرم‌های جهانی مانند راک اند رول و تویست با اشعار فارسی بود. از نمونه‌های شاخص می‌توان به ارکستر دانشجویان، ارکستر آلبوم رنگی (عطاالله خرم)، ارکستر تهران بویز و گروه مقصدی اشاره کرد.

دسته دوم: گروه‌های بیت متعارف

این گروه‌ها کاملاً مشابه گروه‌های بیت بین‌المللی سازمان می‌یافتند. معمولاً متشکل از چهار یا پنج عضو بودند که همه در ساختن آهنگ و اجرای آواز مشارکت داشتند و تغییر برخی اعضا لزوماً به فروپاشی گروه منجر نمی‌شد. از جمله این گروه‌ها می‌توان به بلک کتز، اعجوبه ها، زنگوله ها، ربلز و گلدن رینگ اشاره کرد که آخرین‌نیازمند بررسی ویژه‌ای عنوان شده است.

بر اساس صفحات ۴۵ دور، تاکنون ۳۱ گروه و ارکستر بیت ایرانی شناسایی شده‌اند که به ترتیب الفبایی عبارتند از:ارکستر آلبوم رنگی، ارکستر اروین موره، ارکستر تهران بویز، ارکستر دانشجویان، ارکستر مدرن هویک، ارکستر مدرن ویگن، اعجوبه‌ها، بلک کتز، بیگ بویز، پاس‌میکر، پرشنز، پیکولو، تایگرز، تکخال‌ها، جنجال‌ها، خطرها، دینامیک‌ها، ربلز، رنگین‌کمان، زنگوله‌ها، سعید، شبح، طنین، فرند، فلاورز، گردبادها، گروه شش و هشت، گروه مقصدی، گلدن رینگ، لیتلز و مهاجمین.

مجله فردوسی : بیتلز در تهران

مجله فردوسی : بیتلز در تهران

پاپ غربی فارسی در دهه ۵۰ شمسی

موسیقی پاپ ایران در اواخر دهه ۱۳۴۰ شمسی دستخوش تحولی عمیق شد که تحت تأثیر دو عامل اصلی شکل گرفت: تغییرات جهانی در موسیقی، با افول موسیقی شاد بیت و ظهور جریان مسلط راک، و شرایط خاص اجتماعی ایران در آن دوره.

این تحولات همزمان با پدید آمدن نسل جدیدی از آهنگسازان، ترانه سرایان و خوانندگان بود و حتی بر کار هنرمندان پیشکسوت نیز تأثیر گذاشت. عباس مهرپویا با نگاهی به موسیقی جهان، به ویژه هند، و استفاده از ساز سیتار در آخرین آثارش، مسیر جدیدی را درآهنگسازی پیش گرفت. محمد نوری نیز با گزینش نغمه هایی با بنیان محلی ایرانی و فاصله گیری عمدی از آثار بازاری، مرزهای هنری خود را با فرم های شناخته شده پاپ غربی مشخص تر کرد.

در این دوره خوانندگان شاخصی با خلق آثاری متمایز، سبک های شخصی خود را بنا نهادند و از کارهای قبلی و جریان های رایج فاصله گرفتند. فرهاد با آلبوم "شبانه" و قطعاتی مانند "جمعه" از سبک پیشین خود در گروه بلک کتز فاصله گرفت و به زبان هنری منحصربه فردی دست یافت. داریوش با آثاری چون "زندونی" و "بوی خوب گندم" از شخصیت هنری خود در دوره گروه "شش و هشت" عبور کرد. فریدون فروغی نیز با صدای بم و خاص خود در ترانه هایی مانند "آدمک (دیوانه من)" و "غم تنهایی" به تجربه ای نزدیک به "بلوز ایرانی" پرداخت. در میان خوانندگان زن، سیمین غانم با آثاری مانند "قلک چشات" مسیری مشابه را در خلق فضایی از بلوز ایرانی پیمود.

فرهاد مهراد، عارف عارفکیا، هایده، فریدون فروغی

فرهاد مهراد، عارف عارفکیا، هایده، فریدون فروغی

این فضای هنری پربار در سال های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۲، بسترساز ظهور نسل جوان تری از هنرمندان شد. خوانندگانی مانند ابی، ستار، مرتضی، کامران، هوتن، محمد رودگر، محمود وصفی، تورج، حبیب و امیر آرام که اوج فعالیت برخی از آنان به سال های پایانی دهه ۱۳۵۰ رسید، راه گشوده شده توسط این پیشگامان را ادامه دادند.

منابع

  • مقاله اصلی: امیر منصور، "مروری بر روند تحول موسیقی پاپ جهانی در ایران"، Persian Discography Journal #12، از سایت oirvm.ir 🔗.
  • "اشعار عامیانه ایران (در عصر قاجار)"، والنتین ژوکوفسکی، اهتمام دکتر عبدالحسین نوایی، انتشارات اساطیر، ۱۳۸۲.
  • جزوه تصانیف امیرجاهد، ۱۳۰۸ شمسی.
  • مقاله "وقتی در برلین بودم"، ژورنال صفحه سنگی، ش۹، ص۵.
  • مجموعه تصانیف توفیق، از ۱۳۲۳ شمسی.
  • مقاله "عبدالعلی همایون و بیا تهران"، ژورنال صفحه سنگی، ش۲، ص۱۹.
  • مقاله "صفحه‌های دلبر"، ژورنال صفحه سنگی، ش۳، ص۲۸.
  • مقاله "صفحه‌های جمشید"، ژورنال صفحه سنگی، ش۷، ص۳.
en-usfa-ir