پژواک بلبل‌ها: پیدایش اپرای فارسی

تاریخچه اپرا در ایران، روایتی جذاب از ترکیب فرهنگی است که از دل سنت‌های نمایشی بومی سر برآورد و عمدتاً در طول قرن بیستم، به یک هنر متمایز فارسی تبدیل شد. این توسعه توسط رژیم پهلوی به عنوان نمادی از مدرنیته و «تبادل تمدنی» ترویج می‌شد که گذشته باستانی ایران را به غرب پیوند می‌داد و جایگاه مترقی ایران را در سطح جهانی تثبیت می‌کرد.

۱۲ آذر ۱۴۰۴

گروه اپرای تهران

گروه اپرای تهران

طلوع درام موزیکال ایرانی

مفهوم درام موزیکال برای ایران ناآشنا نبود؛ نمایش مذهبی و عمیق تعزیه، که شامل شعر، موسیقی، آواز و حرکت است، به عنوان یک شکل بومی جامع از تئاتر ایرانی تلقی می‌شود. این فرم اغلب به اپرای ایرانی تشبیه شده و به طور قابل توجهی بر آثار نمایشی بعدی تأثیر گذاشته است. خود اپرا تنها در اواسط قرن بیستم، پس از معرفی موسیقی کلاسیک غربی در اواخر قرن نوزدهم، به صورت جدی وارد ایران شد.

اوایل قرن بیستم شاهد حرکتی به سوی ساختارهای دراماتیک مدرن و تحت تأثیر غرب بود. یک اثر پیشگام در این تغییر از نمایش صرفاً روایی به بازنمایی نمایشی، اجرای موزیکال تاریخی میرزاده عشقی با عنوان رستاخیز شهریاران ایران در سال ۱۹۱۵ بود.

اجرای تعزیه گردان های تهران با لباس تعزیه

اجرای تعزیه گردان های تهران با لباس تعزیه

عصر طلایی: دوران پیش از انقلاب (۱۹۶۷–۱۹۷۹)

زیربنای نهادی اپرای ایران تالار رودکی (که بعدها تالار وحدت نامیده شد) در تهران بود که با افتتاح آن در سال ۱۹۶۷، به خانه ملی اپرا و باله تبدیل شد. این ساختمان با الگوبرداری از اپرای دولتی وین، توسط معمار اوژن آفتاندلیان (معروف به یوگیتا آفتاندلیانتس) طراحی شد و ساخت آن بیش از ۱۰ سال به طول انجامید.

تحت مدیریت عنایت رضایی (منصوب در ۱۹۶۷) و سپس نژاد احمدزاده، این تالار به عنوان خانه اپرای ملی عمل می‌کرد و میزبان ارکستر اپرای تهران، ارکستر سمفونیک تهران و باله ملی ایران بود. تالار رودکی هر سال یک فصل کامل را با اجرای ۱۴ تا ۱۷ اپرا، از جمله حضور هنرمندان مهمان مشهور جهانی، به روی صحنه می‌برد. عنایت رضایی همچنین «گروه اپرای دولتی تهران» را تأسیس کرد.

این تالار میزبان اپراهای کلاسیک اروپایی مانند کوزی فان توته (Cosi fan tutte) (شامل نقش‌های گوگلیلمو و دون آلفونسو) و ریگولتو (Rigoletto) بود که اغلب هم به زبان اصلی و هم با ترجمه فارسی اجرا می‌شدند. تبادلات بین‌المللی مکرر بود و هنرمندان مهمان مشهوری مانند تیتو گوبی، رناتا اسکاتّو و چزاره زیه‌پی در این تالار به روی صحنه رفتند. حمایت از هنر به ویژه از سوی شهبانو فرح پهلوی صورت می‌گرفت، که آثاری مانند اپرای کودک مانا و مانی (۱۹۷۹) اثر حسین دهلوی را سفارش داد که به دلیل شکل گیری انقلاب اسلامی به روی صحنه نرفت .

گروه اپرای تهران در حال اجرای اپرای "کاوالریا روستیکانا" در تالار رودکی

گروه اپرای تهران در حال اجرای اپرای "کاوالریا روستیکانا" در تالار رودکی

پیشگامان و رپرتوار ملی

تأسیس ژانر اپرای به سبک غربی تا حد زیادی به هنرمندان ایرانی متکی بود که قبل از بازگشت به وطن، آموزش‌های فشرده خارجی را گذرانده بودند. این آهنگسازان به طور خاص هدف داشتند تا ویژگی‌های مُدال پیچیده موسیقی سنتی ایرانی، معروف به ردیف، را در چارچوب هارمونیک اپرای سمفونیک ادغام کنند.

مراسم افتتاحیه رودکی در سال ۱۹۶۷ شامل دو اپرای یک پرده‌ای فارسی بود: جشن دهقان (یا جشن روستایی) اثر احمد پژمان و زال و رودابه اثر ثمین باغچه‌بان (با لیبرتو احمد شاملو). این آثار با گروهی کاملاً ایرانی، از جمله سوپرانو منیر وکیلی و باریتون حسین سرشار، اجرا شدند.

فصل‌های بعدی، چندین اپرای فارسی‌زبان را به نمایش گذاشتند:

  • آتوسا (۱۹۶۸) اثر توماس کریستین دیوید
  • قهرمان سهند (۱۹۶۸) اثر احمد پژمان
  • خسرو و شیرین (۱۹۷۰) اثر حسین دهلوی، بر اساس داستان عاشقانه نظامی گنجوی
  • پردیس و پریسا (۱۹۷۳-۷۵) اثر لوریس چکناواریان
  • اپرای یادمانی رستم و سهراب اثر لوریس چکناواریان: این اثر بر اساس شاهنامه ساخته شده و مشخصه‌های موسیقی ایرانی را به روشی سازمان‌یافته از طریق «تفکر اتنوموزیکال» در خود جای داده است.

منیر وکیلی

منیر وکیلی

تک‌خوانان و مدیران کلیدی

تک‌خوانان ایرانی که از آموزش‌های بین‌المللی بازگشتند، نقش‌های اصلی را در اپراهای غربی و فارسی ایفا کردند:

  • منیر وکیلی (سوپرانو، متولد ۱۹۲۴)، که اغلب «بانوی اول اپرای ایران» نامیده می‌شود، قبل از بنیانگذاری اولین گروه اپرای ایران، در پاریس و ایالات متحده تحصیل کرد. او نقش‌های اصلی مانند مادام باترفلای (Madama Butterfly) و میمی (در La Bohème) را در تالار رودکی اجرا کرد. وی همچنین مدرسه شبانه‌روزی «آکادمی صدا» را در سال ۱۹۷۷ تأسیس کرد.
  • اِولین باغچه‌بان (متزوسوپرانو، ۱۹۲۸-۲۰۱۰) یک معلم آواز ترکیه‌ای-ایرانی و یکی از بنیانگذاران و تک‌خوانان اصلی خانه اپرای تهران بود. او گروه کر تهران را تأسیس کرد و در کنسرواتوار ملی تدریس می‌کرد که حسین سرشار از جمله شاگردان او بود.
  • حسین سرشار (باریتون، ۱۹۳۱-۱۹۹۲؟) یک باریتون مشهور بود که با افتتاح رودکی به آن پیوست و به صدای برجسته این گروه تبدیل شد. او نقش‌های فارسی مانند شاهزاده زال و بابک خرمدین، و همچنین نقش‌های وردی مانند کنت دی لونا (Count di Luna) را ایفا کرد.
  • پری صمر (متزوسوپرانو، متولد ۱۹۳۷)، که در وین آموزش دیده بود، به ستاره گروه اپرای تهران تبدیل شد و نقش‌هایی مانند کارمن (Carmen) و ابولی (Eboli) را خواند.
  • دیگر خوانندگان برجسته شامل فاخره صبا (۱۹۲۰-۲۰۰۷)، یکی از اولین خوانندگان اپرای ایران، و سوپرانوی دراماتیک سودابه (سودابه) تاج‌بخش (متولد حدود ۱۹۲۹)، که نقش آذر در قهرمان سهند را خلق کرد.
اِولین باغچه‌بان و حسین سرشار، اپرای «کوزی فان توته» تالار نمایش وزارت فرهنگ و هنر، تهران فروردین ۱۳۴۶

اِولین باغچه‌بان و حسین سرشار، اپرای «کوزی فان توته» تالار نمایش وزارت فرهنگ و هنر، تهران فروردین ۱۳۴۶

وضعیت پس از انقلاب و تاب‌آوری

انقلاب ۱۳۵۷ ایران، یک توقف عملی برای اپرا و محدودیت‌های قابل توجهی بر موسیقی غیرمذهبی و اشکال فرهنگی غربی به همراه داشت. حمایت نهادی از تولیدات اپرای بزرگ تا حد زیادی حذف شد و گزارش شده است که آرشیوهای اپرای ملی قدیمی سوخته یا گم شده‌اند.

یک محدودیت عمده این بود که آوازخوانی تک‌نفره زنان در مجامع عمومی در برابر تماشاگران مختلط، غیرقانونی شد. این امر عملاً صدای خوانندگان زن اپرا را به حاشیه راند و یکی از خوانندگان را بر آن داشت که اظهار تأسف کند که «ما نیمی از فرهنگ خود را از دست دادیم». اپرای بزرگ، به ویژه با خوانندگان زن در نقش‌های اصلی، از زمان انقلاب با محدودیت‌های شدیدی مواجه بوده است.

با این حال، این فرم هنری از طریق راهکارهای مختلف به دنبال بیان جدید بوده است:

  • اپرای عروسکی: ماهیت غیرمناقشه‌آمیز اپرای عروسکی موفقیت‌آمیز بود. اپرای رستم و سهراب اثر لوریس چکناواریان سرانجام نه به سبک اپرای بزرگ، بلکه به صورت اپرای عروسکی در سال ۲۰۰۵ در تهران به روی صحنه رفت. همچنین، اپرای فارسی‌زبان مولوی اثر بهزاد عبدی نیز در سال ۲۰۱۰ به صورت عروسکی به نمایش درآمد.
  • اجراهای محدود: از سال ۲۰۰۰، محدودیت‌های موسیقی کمی کاهش یافته است. اپراهای غربی در مقیاس کوچک در دهه ۲۰۱۰ شروع به بازگشت به تالار وحدت کردند، مانند جیانی شیکی (Gianni Schicchi) اثر پوچینی در سال ۲۰۱۳. در سال ۲۰۱۹، اپرای کارمن برای اولین بار پس از انقلاب با گروهی متشکل از تنها خوانندگان زن و تماشاگران صرفاً زنانه اجرا شد تا با ممنوعیت آوازخوانی مختلط سازگار باشد.
  • اینترنت و تبعید: در حالی که تک‌خوانان زن همچنان رسماً از اجرای عمومی در برابر مخاطبان مختلط محروم هستند، اینترنت به خوانندگان زن ایرانی در خارج از کشور اجازه داده است تا اجراهای خود را به اشتراک بگذارند.

تالار وحدت همچنان مهمترین مکان در تهران باقی مانده و به میزبانی موسیقی کلاسیک سمفونیک و ارکسترال، هرچند با نمایش‌های اپرایی محدود یا اقتباس‌شده، ادامه می‌دهد.

بهروز غريب پور، طراح و کارگردان اپرای عروسکی رستم و سهراب

بهروز غريب پور، طراح و کارگردان اپرای عروسکی رستم و سهراب

منابع

  1. روایت‌شناسی اپراهای اولیه در ایران و ترکیه: موردکاوی «رستاخیز شهریاران ایران» عشقی
  2. هنر دراماتیک آیینی تعزیه – میراث فرهنگی ناملموس یونسکو
  3. اجرای یک دستور کار فرهنگی: زنان، اپرا و سیاست ملت‌سازی در ایران قرن بیستم
  4. تالار رودکی – ویکی‌پدیا
  5. رستم و سهراب (اپرا) – ویکی‌پدیا
  6. گاه‌شمار – وب‌سایت رسمی لوریس چکناواریان
  7. سند بدون عنوان - مجله روزنه، بیوگرافی منیر وکیلی
  8. سند بدون عنوان - تاریخچه تالار رودکی
  9. اولین باغچه‌بان – ویکی‌پدیا
  10. مانا و مانی – ویکی‌پدیا
  11. فاخره صبا - جوایز ایرانی
  12. پریان، قره‌چه‌داغی | مجله اپرا
  13. Show Highlights Iranian Women: Classical music... - Los Angeles Times
  14. احمد پژمان – ویکی‌پدیا

en-usfa-ir